رشد ظروف
براى رشد یک انسان کامل، که همان هدف خلقت انسان است، باید از دوره کودکى شروع کرد.
باید این خصوصیات را به صورت زمان، ظرفیتسازى کنیم تا بتوانیم انسانى الهى و با ظرفیت به جامعه تحویل دهیم.
خداوند متعال ظرفیتهایى را به صورت امانت در اختیار ما قرار داده است که والدین یا متولیان فرهنگى امانتدار شکوفایى آنها هستند و باید آنها را حفاظت و حراست کرده و در تکامل و رشد آن تلاش نمایند.
روز قیامت از جمله مطالبى که والدین و مبلغان دین از آن مورد سئوال قرار مىگیرند، این است که چه مقدار توانستند از امانتهاى الهى، که در وجود انسان به ودیعه گذاشته شده، حفاظت و حراست نموده و به رشد و شکوفایى آن برآیند؟
امروزه خیلى از فعالیتهایى که والدین انجام مىدهند، به دلیل عدم آگاهى، جزو فروعات تلقى مىشود نه واجبات؛ مثلا وظیفه ابتدایى پدر و مادر شکوفا کردن این ظرفیتها مىباشد و الا تأمین پوشاک، خوراک و مسکن جزو فروعات است.
با شکوفایى ظرفیتها، فرزند وقتى بزرگ شود، توانایى اداره زندگى را دارد
چه بسا کارهایى که ما والدین انجام مىدهیم و جزو وظایفمان نیست و در روز قیامت در خسران قرار مىگیریم.
مبلغین دین هم همینطور؛ عدهاى خود را سرگرم مىکنند در حالىکه وظایف اصلى آنان پرورش انسان الهى و آگاهى دادن به وظایف شرعى آن مىباشد.
5. ظرفیت کلام اصلاحکننده، زبان اصلاحکننده؛ از بیان نورانى حضرت امیر علیهالسلام در وصف زبان به هشت مورد اشاره شده است.
زبان وسیلهاى است که تفرقهها را تبدیل به وحدت و نگرانىها را تبدیل به آرامش مىکند.
زبان وسیلهاى است که دعواها را از بین مىبرد ... انسان باید از طریق زبان زندگى را به لذت بکشاند.
به همین دلیل اسلام روى ظرفیت زبان، بیش از سایر ظرفیتهاى وجودى ما، سرمایهگذارى کرده است.
ظرفیت دیگرى که روى آن بحث مىشود، ظرفیت "بصیرت درونى" است.
قدرتى که به پشتوانه آن انسان به آنجا مىرسد که دید برزخى پیدا مىکند.
براى اینکه انسان به این ظرفیت برسد، باید به تمام آن ظرفیتهایى که برشمردیم برسد، از جمله ظرفیت زبان، باید به آن ظرفیت از تقواى کلامى برسد تا آن روح غیر الهى که در وجود انسانهاى دیگر است را به بقیه منتقل نکند.
اگر به آن ظرفیتهاى قبلى نرسد، به این ظرفیت بعدى نخواهد رسید.
ظرفیت ادراک قرآن و عترت، یعنى به آن جایى مىرسد که قرآن و کلام رسولاللّه و عترتش را مىفهمد.
امام صادق علیهالسلام فرمود: "اگر انسان به یک ظرفیتهاى معنوى نرسیده است، نمىتواند قرآن را بفهمد، فقط مىتواند ثوابهایى در حد قرائت قرآن یا امثال اینها ببرد".
راهحلها: از دوره کودکى تا سنین بالاتر.
ما مىخواهیم هم فرزند و هم خودمان رشد پیدا کنیم.
اگر مىخواهیم ظرفیت زبان فرزندمان رشد کند، چند نکته لازم است: 1. اینکه با فرزند شروع به سخن گفتن از فضایل اخلاقى کنیم. خصوصا مادر. که این ظرفیت در وجود او قرار داده شده است تا بتواند ظرفیت سخن گفتن کودک را شکوفا کند به تعبیرى نسل آینده را به درستى بتواند رشد بدهد. (در بحارالانوار جلد 2 صفحه 25) پیامبر اکرم صلىاللّهعلیهوآله مىفرمایند: "خداوند هدیهاى بهتر از زبان شیرین، که به وسیله آن هدایتى را به او بیفزاید یا هلاکتى را از او دفع نماید نداده است. پس براى اینکه ما ظرفیت زبان را رشد دهیم، باید زبان شیرین داشته باشیم. در جلد 74 بحارالانوار صفحه 38، روایتى از پیامبر اکرم صلىاللّهعلیهوآله نقل شده است که مىفرمایند: "شما نمىتوانید به رشد برسید و رشد دهید، مگر اینکه زبانى شیرین و اخلاقى گشادهروى داشته باشید". هر نوع انتقال پیام از هر طریقى ممکن است، ولى از زبان مؤثرتر نیست. در جلد 76 بحارالانوار، باب 14، حدیث 37، امیرالمومنین علیهالسلام خوشرویى را از صفات مومنان برشمرده و مىفرمایند: "شادى مومن از چهرهاش نمایان، اندوه او در قلبش پنهان، زبان او همیشه شادىدهنده و آرامشآفرین است". براى تربیت از این زبان آرامش دهنده باید استفاده کرد. منظور از زبان آرامشدهنده این است که باید از فضایل اخلاقى تبعیت کند. حضرت مىفرمایند: هرجایى فضایل یا رذایل پیدا کردید، حتما به سراغ زبان بروید. حضرت در ادامه مىفرمایند: احترام که از زبان شروع مىشود، اعتماد مىآورد و اعتماد، اطاعت و اطاعت، آرامش و آرامش خلاقیت مىآورد. علامه جعفرى قدسسره مىفرماید: "آن زبانى که همراه با فضایل است، تکریمکننده است و عنایتا توفیقدهنده..." براى رشد جامعه هم همینطور مىباشد. افراد سیاسى، که امروزه در کشور ما با زبان هر چه دلشان مىخواهد مىگویند، اینها جامعه را به همان اندازه راکد نگه مىدارند. در بحارالانوار، جلد 74، باب10 حدیث41، رسولاللّه صلىاللّهعلیهوآله مىفرمایند: "خوشرویى و خوشزبانى کینه را از بین مىبرد" حضرت امیر علیهالسلام نیز مىفرمایند: "کینه اگر از بین رفت، قدرت ادراک شما بالا مىرود و اگر قدرت ادراک شما، برحسب دوستى بالا رفت، ریسمان دوستى بین شما محکم مىشود و اگر ریسمان دوستى بر اساس موارد دوستى و الهى بالا رفت، رشد ظرفیتهاى الهى شما با خداست" امیرالمومنین على علیهالسلام در روایت دیگرى مىفرمایند: "خدا کسى را که دوست بدارد ظرفیت درک تفقه در دین را به او مىدهد" تفقه در دین یکى بحث فقهىاش مىباشد و یکى بحث تدبر در قرآن است و چون ریشه دین قرآن است، تفقه در دین فقط فقهى نیست. کسى که تدبر در قرآن مىکند تفقه در دین مىشود. ادامه دارد
حجت الاسلام و المسلمین دکتر رضاعلی کرمی :
ظرفیتهایى که خداوند متعال در وجود ما به امانت گذاشته است عبارتند از:
1- ظرفیتِ تحمّل و صبر در مقابل مخالفتها و ناخوشایندىهاى طرف مقابل، تا از دین خارج نشویم؛ زیرا ریشه اصلى توهینها و تهمتها و غیبتها به کمظرفیتى از جهت صبر و علم برمىگردد.
2- ظرفیت تعقل؛ حضرت امیر
همه ازآن برخوردارند ولى باید شکوفا کنند، اما همه عاقل نیستند. عقل هم شاخههایى دارد مثل عقل معاش یا عقل اقتصادى، که براى شیعه عیب است از لحاظ اقتصادى عقل معاش نداشته باشد.
شیعه مخالف سرمایه نیست بلکه مخالف رسیدن به آن از طریق اجحاف، ربا و ... مىباشد. لذا عقل معاش ظرفیتى است که باید آن را رشد داد.
یکى دیگر از شاخههاى عقل، عقل معنوى است؛ به این معنا که انسان از نظر معنویت، اخلاق و روابط اجتماعى عاقل باشد.3- سومین ظرفیت، حافظه، هوش و یادگیرى است که باید در مسلمان بیش از دیگران شکوفا شود.
ما مسلمانها باید بیش از دیگران به علم توجه کنیم. زیرا قرآن کریم ما را دعوت به فراگیرى علم کرده است. در مقایسه قرآن بین کسانى که علم دارند با کسانى که ندارند، حکمتى وجود دارد و ظرافت حکمتش این است که کسى که به ظرفیت دانش و آگاهى نمىرسد، از ظرفیت انسانى آن استفاده نشده است. لسان قرآن این است که در سایه تقوى به تشخیص حق و باطل مىرسیم، چندین آیه وجود دارد که تأکید به توصیه و تذکر دارد.
4- رسیدن به توانایى تمییز حق از باطل؛
علیهالسلام دو جا مىفرماید "خدایا به کسى که عقل دادى چه ندادى؟ و جاى دیگر مىفرماید: خدایا عشق به خود را اگر به کسى دادى چه ندادى" عشق به خدا، همچون تعقل، یک "ظرفیت" است.